مون مدیا | از همان لحظه که دوربین بازیکن را تشویق میکند که علیه فراموشی تصاویر را ثبت کند، میتوان حدس زد که Fomography یک بازی عکاسی ساده نیست. عکاسی در بازی Fomography، صرفا بهشکل گرفتن تصاویر خشک و خالی بیان نمیشود بلکه تنها راه مقابله زخمهایی است که یک پسربچه دریافت کرده است. در Fomography، عکاسی بهانهای است که ببینیم چگونه میتوانیم در برابر از یاد بردن، گام برداریم.
ساخته Brendan Keesing، از عکاسی برای بیان موضوع خاصی استفاده میکند و تصاویر را نه توخالی، بلکه «خاطره» میشمارد. در این نقد که کد آن به واسطه ناشر به دست مون مدیا رسیده، به این موضوع خواهیم پرداخت که Fomography تاچهحد میتواند صرف نظر از ژانر، خاص و منحصربفرد باشد.
داستان؛ هر عکس، یادگاری است از آنچه حافظه دیگر بهخاطر نمیآورد.
یک مرد سالخورده که درگیر فراموشی شده با پناه بردن به گذشته، شادیها را دوباره تجربه، مکانهایی که رفته دوباره کشف میکند و زخمهایی که خورده را بهیاد بیاورد. در بحث داستانی، هر چند متن ساده نمایان میکند اما در قالب تجربه، با داستانی سروکار داریم که کانسپت خوبی را در خود جای داده. کانسپتی که رفتهرفته بهطور مناسبی بسط پیدا می کند.
عکاسی در داستان، تنها بهانهای برای تعامل با بازی نیست. بلکه برای گشودن پردهای تازه از حقیقت بهکار میرود. عکاسی در بعد داستانی، وسیلهای است که همه موضوعات مختلف اعم از دوستی، اهمیت خانواده، فقر، عشق، هنر و… را به تصویر میکشد و داستان را گسترش میدهد.
این وسط اما داستان بدون یک روایت خوب نمیتواند پیامی را منتقل کند. با روایتی سر و کار داریم که هرچند گاهی افتوخیز دارد اما در بهترین لحظاتش، از بیان داستان واهمه ندارد و دوربین را بهعنوان تنها پل ارتباطی، برای همسو کردن داستان، مقدس میشمارد.
دوربین نقش مهمی در داستان دارد. اوست که وقایع را ثبت میکند و خاطره میسازد. دوربین است که میتواند سوال میپرسد و همین دوربین است که میتواند آن را پاسخ دهد. دوربین، داستان را جلو میبرد و چقدر هم در این کار خبره است! بهقول سازنده «این ماجراجویی تو را به هرجایی میبرد که دوربین به آن اشاره کند» و بهراستی که در دل داستان زیبای Fomography، دوربین سرمنشأ همه چیز است.
در این میان، حیف است که به شخصیتها اشارهای نشود. همه شخصیتها درک درستی از مشکلات خود دارند و بههمین واسطه، دغدغههای خود را بیان میکنند. شخصیتها بهطور فریبندهای به داستان متصل می شوند و هرکدام تمثیلی از احساسات مختلف هستند.
شخصیتها نه بهوسیله عمل، بلکه بهوسیله صحبتها پرداخته می شوند. اینکه دغدغه هرکدام با جهان پیرامون وقایع، مطابقت دارد نیز به پردازش آنها کمک شایانی کرده. همچنین شخصیتها فقط یک وسیله برای پر کردن محیط نیستند بلکه عاملی هستند که مخاطب را غرق داستان کنند. این وسط نیز نباید از دیالوگهای بازی که با دقت و وسواس نوشته شدهاند، چشم پوشید.
در مجموع، Fomography داستان زیبایی دارد که بهخوبی جریان پیدا می کند و با اینکه روایت ایراداتی دارد، مثل یک سری لغزشهای بیمورد بهخصوص در اواسط بازی، اما پیامها را درست اطلاعرسانی میکند و شخصیتها همگی با روایت و داستان، هماهنگ هستند.
گیمپلی؛ در این جهان، شکار من خاطرههاست
در بعد گیمپلی، بازی Fomography یک اثر داستانمحور عکاسی-ماجراجویی است و همانطور که از این جمله پیداست، محور اصلی فعالیت بازیکنان عکاسی است. زاویه دید بازی اول شخص بوده و تنها وسیله بازیکن نیز یک دوربین عکاسی است که رفتهرفته، با انجام Taskها، تجهیزات جانبی مختلفی به آن اضافه میشود.
برای شروع بگذارید به ساختار Taskهای بازی بپردازیم. تمامی شخصیتهایی که در بازی میبینید، بهمنظور تحقق بار روایی، مأموریتهای مخصوصی دارند. این مأموریتها که همگی برپایه عکاسی هستند، بر روی ویژگیهای خاصی تمرکز دارند. برای مثال، یکی از مأموریتها پیدا کردن انواع مختلفی از حیوانات و عکسبرداری از آنهاست. یا مثلاً در یک مرحله دیگر باید از سنگهای خاصی عکسبرداری شود.
میتوان خاطرنشان کرد که بازی در این مورد ایراداتی دارد. تعدادی از Taskها با اینکه بهخوبی با داستان همسو هستند اما در بعد طراحی، ممکن است حوصلهسربر باشند و برای بازیکن ارزش وقت گذاشتن نداشته باشند. این Taskها، متناسب با مدت زمان بازی طراحی نشده و ساختار آنها، بیشتر جنبه محتوای بیشازحد اضافه را دارد. هرچند باقی Taskها، تنوع قابل قبولی را ارائه میکنند.
نکته مهم دیگر این است که همه Taskها، پاداش مخصوص به خود را دارند که شامل تجهیزات جانبی دوربین اعم از لنز، فلش و.. بههمراه انواع فریم، حالات چهره و… که بازیکن را مجاب به تکمیل کردن این ماموریت ها میکنند. خود دوربین نیز به تنظیمات پیشرفته مانند فاصله فوکس، ISO و… مجهز است.
بازی همچنین شامل مناطق مختلفی است که تنوع قابل قبولی را به نسبت مدت زمان دارند. برخی از این مناطق حالت محدود و خطی داشته و برخی دیگر نیمهخطی هستند. علاوه بر آن، بازی شامل چرخه روز و شب است که بیشتر برای برخی Taskها طراحی شده و بازیکنان برای انجام آنها، باید در زمان خاصی به مناطق سر بزنند.
در Fomography، ژورنالی داریم که در آن تمام وقایع ثبت میشود و بازیکن میتواند نقشه جهان بازی را نیز مشاهده کند. همچنین بازی این قابلیت را در اختیار بازیکن میگذارد که از طریق نقشه، فعالیتهای انجامنشده در هر منطقه را مشاهده کند و به سراغ آن برود. علاوه بر آن، با عکسبرداری از هرجای منطقه، میشود به آنجا Fast Travel کرد.
مکانیزم اصلی بازی یعنی عکاسی نیز، طراحی استانداردی دارد. بازیکنان میتوانند با گرفتن تجهیزات بیشتر، قابلیتهای مختلفی را روی دوربین سوار کنند و از آنها در عکاسی بهره گیرند. همچنین بازی، بسته به نوع عکاسی بازیکنان، امتیازی از ۰ تا ۵ را به اثر ثبتشده اعطا میکند که حقیقتاً، تأثیری در جریان بازی ندارد. از طرفی، بازیکنان میتوانند بهصورت سلفی از دوربین استفاده کنند که متأسفانه کنترل بد و اذیتکنندهای دارد.
در مبحث طراحی پازل نیز با اثری طرف هستیم که پارادوکس عجیبی در خود جای داده. گاهی به پازلهای خلاقانهای بر میخورید که باعث میشود لب به تحسین سازنده ببرید اما گهگاهی نیز پازلهایی رو میشود که طراحی پیشپاافتاده و اعصابخردکنی دارند و مشخص نیست هدف سازنده، از ارائه آنها چه بوده است. المانهای دیگر نظیر اکسپلوریشن نیز عملکرد استانداردی دارند و بهخوبی با فضای بازی، جفتوجور میشوند.
در مجموع، گیمپلی Fomography با تمام ایرادات، میتواند روی پای خود بایستد.
المانهای بصری، صداگذاری و موسیقی؛ همهچیز در قالب لنز بهشکل رویاست
بازی Fomography در قالب بصری، اثری ساده و به دور از زرقوبرقهای واقعگرایانه است. هرچه باشد در مورد اثری صحبت می کنیم که توسط یک نفر و طی پنج سال ساخته شده.
در مبحث بصری به دو بعد فنی و هنری خواهیم پرداخت. از بعد هنری، بازی در برخی لحظات دلانگیز و زیباست؛ گاهی طلوع و غروب خورشید آنچنان آرامبخش است که میخواهید ساعتها به آن نگاه کنید. رنگبندی نیز یکی دیگر از نکات قابل توجه است. رنگبندی بازی، تنوع و جانی تازه به محیطها اضافه کرده و باعث میشود که با محیطهای بیحال و بیروحی طرف نباشیم. از طرفی سبک گرافیکی بازی با تم آن پیوند خوبی دارد.
از طرفی مدل شخصیتها نیز، با توجه به اینکه با اثری مستقل طرف هستیم، قابل قبول بوده و با اینکه انیمیشنهای آنها ایراداتی دارد اما میتوان ارتباط برقرار کرد. هرچند برخی مدلها تکراری هستند که البته، این مورد بیشتر به داستان مربوط است و به دلیل جلوگیری از هرگونه اسپویل، سخن بیشتری جایز نیست.
در نگاه فنی اما همهچیز برعکس است. انواع و اقسام باگها و افت فریم تجربه بازی را مختل میکنند. مثلاً یکی از بدترین باگهایی که با آن روبرو شدم، مربوط به Save کردن بود و چند ساعت از پیشرفت من را، هنگام خارج شدن از بازی حذف میکرد. همچنین هنگام ورود به مناطق جدید، بازی به بدترین شکل ممکن تا ۲۰-۳۰ فریم افت میکرد و عذابآور میشد. امید این است که حداقل طی آپدیتهایی این مشکلات رفع گردد.
بازی Fomography، در این بخش عملکردی سینوسی دارد. بعد هنری، اثری محترم است که آرتاستایل ساده آن بار جالبی به بازی افزوده اما در نگاه فنی، بازی مشکلات زیادی دارد و و بهخوبی Polish نشده است.
از نگاه صداگذاری و موسیقی نیز Fomography وظایف خود را بهدرستی انجام میدهد. صداگذاری بازی (بجز شخصیتها که عملاً هیچ صدایی ندارند) در زمینه محیط، آب دریا، حیوانات و… خوب اعمال شده است. در مورد موسیقی نیز، برخی ترکهای بازی شنیدنی و گوشنواز هستند و در بهترین لحظات، همان حس صحنه موردنظر را القا میکنند.
درنهایت، Fomography را باید تجربهای منحصربهفرد دانست که عکاسی را از جایگاه یک ابزار صرف بیرون میکشد و آن را به زبانی شخصی و احساسی در دل جهان بازی بدل میسازد. در این اثر، عکاسی نه صرفاً برای ثبت زیباییهای آشکار، بلکه برای بهچنگ آوردن آن لحظات زودگذر و شکنندهای به کار میرود که در جریان تند و پرشتاب روایت ممکن است بهآسانی از دست بروند.
لحظاتی که نه در ساختار مأموریتها، نه در دیالوگها و نه در مسیر اصلی بازی حضور مشخصی دارند، اما بودنشان، حس و عمق فضا را شکل میدهد.
با هر فشردن شاتر، بازیکن دست به انتخابی آگاهانه میزند؛ انتخابی که بازتابی از درک او از جهان بازی، احساسات لحظهای و دغدغههای شخصیاش است. هر فریم نهتنها تصویری از «چه چیزی هست»، بلکه یادگاری از «چه چیزی ممکن بود فراموش شود» است. در این معنا، Fomography بهنوعی دفتر خاطرات بصری بدل میشود؛ مدیومی برای ثبت آنچه بازی از نظرها پنهان میدارد، اما در عمق آن حضوری پررنگ دارد.
برای علاقهمندان به عکاسی، چه در دنیای واقعی و چه در قالب مجازی، این بازی تجربهای ارزشمند و تأملبرانگیز است؛ فرصتی برای بازاندیشی در نقش عکس و عکاس، و برای یافتن زیبایی در آنچه معمولاً نادیده گرفته میشود.