مون مدیا | سریال انیمیشنی Invincible چند سالی است که به لطف داستانگویی جذاب و درگیرکننده و همینطور شخصیتهای پیچیده محبوبیت زیادی پیدا کرده. سریال اقتباسی وفادارانه از سری کمیک محبوبی به همین نام نوشته رابرت کرکمن است که از ابتدا با کاوش مفاهیم جدیتر و درگیریهای اخلاقی و البته استفاده از خشونت زیاد، بهشکل موفقی خود را از دیگر آثار ابرقهرمانی متمایز کرده است. در سریال ما با مارک گریسون همراه میشویم. یک نیمه زمینی – نیمه ویلترومایتی که سعی دارد در دنیایی پر از خشونت و تنش و پیچیدگیهای سیاسی و تصمیمات اخلاقی دشوار راه خودش را پیدا و تا حد توانش به بقیه کمک کند.
بنظر میرسد بینندگان از کیفیت نویسندگی و جذابیت داستان و شخصیتها و لحظات پرتنش به اندازه کافی رضایت دارند، اما همین مسئله درمورد کیفیت انیمیشن صادق نیست. فصل اول با پویایی شخصیتها، دنیایی سرزنده و پر از رنگ و نورپردازی خوب استاندارد بالایی را تعیین میکند و به سریال حسوحالی سینمایی میدهد. اما فصلهای بعدی در تکرار این روند ناموفق بودند؛ تا حدی که طی پخش فصل سوم بحثهای آنلاین زیادی پیرامون کیفیت پایین انیمیشن شکل گرفت.
سبک انیمیشن Invincible از همان ابتدا مینیمالتر از برخی آثار دیگر مانند Arcane طراحی شده بود. اما در فصلهای جدید، به نظر میرسد که سادهسازی بیش از حد پسزمینهها، کاهش کیفیت نورپردازی از زیبایی بصری کار کاسته است. اینها مواردی هستند که در کنار محدودیتهای فنی، باعث نارضایتی برخی بینندگان شدهاند. در فصل اول، بسیاری از صحنهها دارای نورپردازی متنوع و افکتهای سایه بودند که باعث میشد صحنهها زندهتر به نظر برسند. اما در فصل سوم، این جزئیات کمتر شده و گاهی اوقات رنگبندی و نورپردازی، حالتی تخت و کمجان دارد که از جذابیت بصری سریال میکاهد.
نمیشود گفت کیفیت انیمیشن در Invincible بد است؛ بلکه صرفا معمولی است و نزدیک بسیاری دیگر از سریالهای انیمیشنی آمریکایی قرار میگیرد. صحبت درمورد کیفیت انیمیشن چیزی بود که قبلا بیشتر درمورد انیمه انجام میشد. انگار که بهصورت پیشفرض پذیرفته شده بود که انیمیشن سریال آمریکایی کیفیت پایینی دارد و جز یکی دو جوک خیلی به آنها پرداخته نمیشد. اما در سالهای اخیر این روند تغییر کرده و انتظارات مخاطب انیمیشن آمریکایی هم بالاتر رفته است.
انتظار از خود Invincible هم قابل بحث است. درست است که این کمیکها محبوب و تحسینشده بودند، اما حتی نزدیک بزرگیِ الان فرنچایز، که حتی یک فیلم و بازی در دست ساخت دارد، نیستند. در بحثهای اینترنتی یک جمله آشنا به چشم میخورد: «Invincible شایسته یک انیمیشن در سطح Arcane است.»
نکته اینجاست که محبوبیت این سریال خیلی فراتر از حد توقع تیم سازنده و آمازون رفت. یعنی هم شاید زیرساخت مناسبی از اول برای تهیه یک انیمیشن خیلی سطح بالا وجود نداشته و هم اینکه میزان توجهی که الان به سطح کیفی انیمیشن میشود برای سازندگان غیرمنتظره بوده است. از طرفی کمیک Invincible پر است از طراحیهای چشمگیر، نبردهای انفجاری که چند صفحه را مشغول میکنند و رنگهای زنده و قوی. همین مقایسه یک رقیب سرسخت برای هنرمندانی که روی سریال کار میکنند بهوجود آورده است.
اینکه به سازندگان سریال اتهام تنبلی بزنیم غیرمنصفانه است. از آنجایی که هنوز توضیح رسمیای برای علت افت انیمیشن ارائه نشده، در این نوشته گمانهزنی میکنیم که چرا دست سازندگان برای بالا بردن کیفیت آن تا حد زیادی بسته است. و مثل اکثر مواقع در نگاه اول ریشه مشکلات به یک عامل برمیگردد: پول!
بودجه
اصلیترین دلیل افت کیفیت انیمیشن بودجه کم سریال است. با توجه به اینکه آمازون پرایم این سریال را پخش میکند، طرفداران انتظار داشتند که Invincible هم بودجه قابل توجهی دریافت کند، هرچه باشد Rings of Power، سریال دیگر این شبکه که از ارباب حلقهها اقتباس شده، قرار است حدود یک میلیارد دلار خرج روی دست آمازون و جف بزوس بذارد. ولی اوضاع متفاوت است.
مارج دین، از تهیهکنندگان اجرایی سریال، در مصاحبه با رسانه Deadline فاش کرد که بودجه Invincible حدود یک چهارم آثاری مانند The Boys است. از آنجایی که The Boys میانگین چیزی نزدیک 11 میلیون دلار برای هر قسمت خرج دارد پس این سریال 2.75 میلیون دلار دریافت میکند. برای نتیجهگیری بهتر میشود بودجه را با دیگر سریالهای پرایم مقایسه کرد. Citadel رقم خارقالعاده 50 میلیون دلار برای هر اپیزود خرج دارد و Rings of Power کمی جلوتر است و ظاهرا برای ساخت هر قسمتش 58 میلیون دلار نیاز است.
خوشبختانه صداپیشگی سریال در سطح بالایی قرار دارد و از مهمترین نکات مثبت Invincible به شمار میرود اما تعداد بالای نامهای شناخته شده در تیم بازیگری توجه زیادی را جلب کرده. جی. کی. سیمونز، استیون یون، سندرا او، والتون گاگینز، ارون پال، ریا سیهورن، جفری دین مورگان، جاناتان بنکس، سث روگن، استرلینگ کی. براون تنها شماری از بازیگران شناختهشده سینما یا تلویزیون هستند که در Invincible ایفای نقش میکنند.
این موضوع سبب شده که یکی از پرشورترین بحثها بین طرفداران سریال پیرامون صداپیشگان گرانقیمت آن شکل بگیرد و بسیاری ترجیح میدهند که این بودجه بیشتر به تیم انیمیشن اختصاص پیدا کند تا بازیگران. ولی این واقعیت هم وجود دارد که همه بینندگان سریال الزاما افراد طرفدار داستانهای ابرقهرمانی یا کمیک بوکها نیستند و شاید تهیهکنندگان سعی داشتند با انتخاب این بازیگران به سریال اعتبار بیشتری بدهند و افراد بیشتری را هم مجاب به تماشای آن کنند.
زمان
ساخت فصل اول Invincible سه سال زمان برد. از 2018 تا 2021. انیماتورها در این زمان فرصت کافی و فشار کاری کمتری برای تکمیل پروژه داشتند. بنابراین جزئیات بیشتری به کار اضافه کردند و تا حد ممکن هم آن را صیقل دادند. اما همین زمان برای فصلهای دوم و سوم به مقدار قابل توجهی کمتر بود. در این بین، Skybound، کمپانی پشت ساخت سریال، تصمیم گرفت که واحد انیمیشن خود را احداث کند و دیگر هیچ بخشی از پروژه را به استودیوهای انیمیشنسازی بینالمللی برونسپاری نکند. بهدنبال این تصمیم Skybound درگیر استخدام افراد جدید، ساخت سیستمهای مختلف در استودیو و مدیریت آنها شد.
تاثیری که برونسپاری به استودیوهای انیمیشن در کیفیت انیمیشن دارد در تیزرهای هر فصل مشهود است. تیزرهای سریال کیفیت و جزئیات خیلی بالاتری از سریال دارند و برای طرفداران یک نقطه مقایسه مهم به شمار میآیند. بدون برونسپاری، این تیم، پر از اعضا و روابط جدید، حالا مجبور است در بازه زمانی کمتر دوبرابر مقدار معمول انیمیشن بسازد و دیگر فرصتی برای توجه به جزئیاتی که فصل اول را ویژه میکردند نداشت. ترکیببندی، یک مرحله بسیار مهم از ساخت انیمیشن که در آن اجزای مختلف کنار هم قرار میگیرند، بهطور ویژه از این محدودیتها ضربه خورد.
ترکیببندی نقشی حیاتی در کیفیت انیمیشن دارد. مرحلهای است که در آن جزئیات محیط، کارکترها، پسزمینهها و جلوههای ویژه با یکدیگر ترکیب میشوند تا یک محصول نهایی روان و زیبا را تولید کنند. این پروسه در فصل اول با دقت و ظرافت فراوان پیگیری میشد و نتیجهاش انیمیشنی بود مکمل داستانگویی غنی سریال. در فصل دوم و سوم Invincible محدودیتهای زمانی و مالی بهشدت به ترکیببندی ضربه زدند.
یک عضو سابق تیم ترکیببندی به دشواریهای این پروسه اشاره کرد. او عنوان کرد که تنها یک تیم 4 نفره، مسئول پردازش حدود 200 شات در هر قسمت سریال است. برای مقایسه، Arcane که احتمالا بهترین نمونه از کیفیت یک انیمیشن سریالی است، برای هر قسمتش 14 میلیون دلار بودجه و یک تیم بسیار بزرگتر از Invincible در اختیار داشت.
در جنگ تسلیحاتی بین شبکههای استریم، عرضه کردن محتوای محبوب به شکل منظم اهمیت بسیار بالایی دارد. از این سو آمازون اصرار خیلی زیادی دارد که تقریبا هر سال فصل جدیدی از این سریال منتشر شود. این روند در فصل دوم با مشکلاتی در پشتصحنه (که هرگز کامل فاش نشدند) بهم خورد و حتی استودیوی سازنده سریال مجبور شد فصل دوم را 2 تکه و با فاصله 4 ماهه از یکدیگر منتشر کند.
باید درنظر گرفت که هر قسمت Invincible معمولا حدود 44 دقیقه است. یعنی 2 برابر طول قسمت یک سریال انیمیشنی معمول. با فصلهای 8 قسمتی این به این معنی است که انیماتورها در طول یک سال روی 16 قسمت کار میکنند که به خودی خود سنگین است. و باید به این نکته هم توجه کنیم که Invincible به لطف منبع اقتباسش شخصیتهای متعدد و لوکیشنهای خلاقانه دارد: بیگانهها، روباتها و هیولاها و اعماق فضا، سیارههای بیگانه، سفینههای فضایی و سازمانهای زیرزمینی. سریال مجبور است برای وفاداری به کمیک، عظیم و حماسی باشد و این عظیم و حماسی بودن بهشکل درستش بسیار دشوار است!
آینده
رابرت کرکمن قبلا گفته است که میخواهد سریال 8 فصل داشته باشد. طی 3 فصل اولش Invincible جایگاه خود را بهعنوان یکی از بهترین آثار ابرقهرمانی تثبیت کرده و در این حین هم از حیث تعداد بینندگان و هم نقدها و نمرات از بهترین آثار تولیدشده توسط آمازون پرایم بوده است.
طرفداران سریال خود و همینطور داستان جذاب سریال را شایسته کیفیت انیمیشن بالاتری میدانند و طی پخش فصل سوم سریال سعی کردند صدای خود را به گوش سازندگان برسانند. تاثیر این اعتراضات بر کیفیت انیمیشن را خواهیم دید، اما چیزی که در آن شکی نیست این است که حالا سریال با رسیدن به جذابترین بخشهای منبع اقتباسش، نفسگیرتر از قبل پیش خواهد رفت؛ حتی اگر بعضی وقتها شبیه یک تصویر JPEG متحرک باشد!
با این حال، این اعتراضات میتوانند در آینده تأثیرگذار باشند. افزایش بودجه، جذب استعدادهای جدید و استفاده بهینه از منابع میتواند به بهبود کیفیت انیمیشن در فصلهای بعدی کمک کند. اگر آمازون قصد دارد Invincible را به یک فرنچایز ماندگار تبدیل کند، باید به این انتقادات توجه ویژهای داشته باشد. حال باید دید که آیا در آینده، سریال از نظر بصری میتواند به سطح داستانگویی عالی خود برسد یا نه.
حالا باز انیمیشن اینارو با استودیو های ژاپنی مقایسه کنیم…